نویسنده: الیف شافاک
مترجم: ارسلان فصیحی
امکان امانت: کتابخانه های سنایی و میلاد و اندیشه
این کتاب شامل دو داستان در دو زمان متفاوت است، یکی در سال 2008 در آمریکا و دیگری در قرن هفتم در قونیه اتفاق میافتد.
داستان اول کتاب مربوط به یک زن خانهدار، مادر و همسر است که با وجود سطح ایدهآل معیشتی و صرف کردن همهی زندگی خود برای خانواده رابطهی چندان خوبی با نزدیکان خود ندارد. در ادامه به عنوان ویراستار، کتاب ملت عشق به او داده میشود و وی میبایست گزارشی از این رمان تهیه کند. رمانی که زندگی او را برای همیشه تغییر خواهد داد.
داستان دوم رمان ملت عشق که در قرن هفتم روایت میشود، داستان وارد شدن شمس تبریزی به زندگی مولانا است. کسی که زندگی مولانا را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و دنیای جدیدی پیش روی او باز میکند. اولین دیدار شمس تبریزی و مولانا بسیار معروف است.
قاعده چهلم شمس تبریزی
«عمری که بیعشق بگذرد، بیهوده گذشته. نپرس که آیا باید در پی عشق الهی باشم یا عشق زمینی یا عشق آسمانی، یا عشق جسمانی؟ از تفاوتها تفاوت میزاید. حال آنکه به هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد عشق. خود به تنهایی دنیایی است عشق. یا درست در میانش هستی، در آتشش، یا بیرونش هستی، در حسرتش.»